وای...
برو ای یار که ترک تو ستمگر کردم
آی آی آی
حیف از آن عمر که در پای تو من سر کردم
آی بی وفا
عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران
ساده دل من ...
ساده دل من که قسم های تو باور کردم
به خدا کافر اگر بود به رحم آمده بود
ساده دل من...
زان همه ناله که من پیش تو کافر کردم
تو شدی همسر اغیار و من از یار و دیار
گشتم آواره و ترک سر و همسر کردم
از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران
رفتم از کوی تو لیکن عقب سر نگران
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران، وای به حال دگران
وای به حال دگران...
برو ای یار که ترک تو ستمگر کردم
حیف از آن عمر که در پای تو من سر کردم
عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران
ساده دل من...
ساده دل من که قسم های تو باور کردم
به خدا کافر اگر بود به رحم آمده بود
ساده دل من...
زان همه ناله که من پیش تو کافر کردم
در غمت داغ پدر دیدم و چون در یتیم
اشک ریزان هوس دامن مادر کردم
از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران
از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران
رفتم از کوی تو لیکن عقب سر نگران
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران، وای به حال دگران
وای به حال دگران...
نظرات شما عزیزان:
ϰ-†нêmê§ |